- ولوله انداختن
- شوراندن آشوب برپا کردن به غوغا انگیختن ایجادشور وغوغاو سر و صدا جار و جنجال، آشوب بر پا کردن
معنی ولوله انداختن - جستجوی لغت در جدول جو
- ولوله انداختن
- ایجاد شور و غوغا و سر و صدا و جار و جنجال، آشوب به پا کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فریاد و هیاهو و آشوب برپا کردن
شور و غوغا انداختن فریاد و هیاهوی برآوردن، آشوب بر پا کردن